گل پری

...

سلام دخترم تو این پست میخوام عکسهای بچه های خاله ها و دایی ها را برات بذارم. این عکس مهدی و نیلوفر خاله منیره است. این هم دو تا عکس از آیدا خاله مریمه. این هم عکس مهشید ( زهرا ) دایی حسینعلیه. این هم دایی جواد با پسرش آرین . ...

سلام به همه .من چون جدیدا این وبلاگا درست کردم زیاد تاریخ و خاطره خاصی از اتفاقاتی که واسم افتاد توی ذهنم  ندارم ولی اون اتفاقاتی که مهم بودند و یادم هست را مینویسم بعد از اینکه من متوجه شدم باردارم دقیقا یک 17روز بعدش در اوایل ماه مبارک رمضان بود که چهار روز ازش میگذشت متوجه شدیم عمه صفورات باردار شده (عمه صفورا حالا یک گلی به نام محمد رضا داره که اونم وبلاگ دارد) خاله منیره ام که دو ماه و نیم زودتر از من باردار بود نیلوفر خانم را داره حالا تو خانواده ی ما تعداد نوه ها زیاد شد. این هم چند تاعکس ازالنا با محمدرضاعمه صفورا که ١٥ روز از النا کوچکتره.   ...

این هم چند تا عکس از النا جون. این هم النا جون با مامانی و بابایی. ...

                 سلام به النا خانم دختر خوب خودم که من و باباش بیشتراز تموم عالم دوستش داریم میدونی خانمی چقدر اذیت شدیم که تو را خدا بهمون داد پس قدر خودتا خیلی داشته باش و بعد قدر مامان بابا را. گفتم که نمیخوام از قبل بارداری بگم النا خانم من در تاریخ 1391/4/23 متوجه شدم که باردارم وقتی رفتم آزمایشگاه و خبر اینکه باردار هستم را بهم دادند همون موقع احساس کردم که خدا تمام عنایتشا به من و بابات تموم کرده.وقتی امدم خونه سجده ی شکر رفتم و نماز شکر خوندم و اولین کسایی که فهمیدند باردارم خواهرم ومامانم و مادر شوهرم بودند.    ...

اول از همه سلام دارم خدمت همه ی مامان باباهای خوب دنیا و یک سلام ویژه یعنی واقعا ویژه دارم خدمت اون دسته از مامان باباهایی که مثل من وبابای النا یکخورده اذیت شدند که خدا یک هدیه ی آسمونی مثل النای ما بهشون بده .دوست ندارم وبلاگ النا را با خاطرات یکخورده تلخ اینکه چطور شد که باردار شدم خراب کنم دوست دارم حالا که خدا این گل به این زیبایی را بهمون داده ونگذاشته که یک عمر در حصرتش سپری کنیم شروع به نوشتن کنم تا زمانی که هستم واسه گل پریم بنویسم وقتی بزرگ شد بخونه و یک تشکرویژه از عمو و عمه ی النا دارم که این وبا واسش درست کردند.                    ...

سلام دختر گلم . الان که تصمیم گرفتم برات وب درست کنم 41 روزه هستی . 15 اسفند 91 ساعت 12 و 30 دقیقه ظهر در بیمارستان شهید بهشتی اصفهان به دنیا اومدی و با اومدنت خوشبختی من و بابای ات را تکمیل کردی. ...